سلام عزیزان وقت بخیر من یه سوال دیگه ای هم داشتم. کسایی ک تجربه دارن میشه راهنمایی کنن . من قراره تو ساختمون سه طبقه با خانواده همسرم زندگی کنم طبقه اول مادر شوهرم تنهاست و دوم جاری و سوم خونه منه . بقیه هم تو کوچه بغلی ساکن هستن . بنظرتون سخت زندگی تو یه ساختمان با قوم شوهر. همشون چپیدن یجا . من چ رفتاری باید داشته باشم چ سیاستی ب خرج بدم. همیشه و هر روزم اینا رو میبینم .
از الان خدا بهت صبر عظیم بده
اولا خوب نیست دوما حالا که تصمیم گرفتین برین سرسنگین تا کن تا عادت نکنن بهت خیلی صمیمی نشو
کم رفت و امد کن
کم حرف بزن
محترمانه رفتار کن. صمیمی نشو
عیب نداره تنها بمونی
ولی زیاد ارتباط بگیری اعصابت خورد میشه
حتا اگه ادمای خیلییی خوبی باشن
من همین خریت رو کردم. مثل چی پشیمونم. اما تو اینکارو نکن خواهشا.
نری بهتره
من هم همینطور زندگی کردم و الان نابود شدم
به نظرم از همین الان فاتحه زندگی با آرامش رو بخون
اشتباه محض میکنی
خیلی سخته خیلی من تو یه حیاطیم تو این یکسال که عروسشون شدم پوستمو کندن از بس که توقعات دارن و دخالت میکنن
وای حالت تهوع گرفتم ...اخه چجوری تحمل میکنی
آره می دونم . همیشه دعا می کنم خدا واقعا صبرم رو زیاد کنه. کاش باهاشون فاصله داشتم چقدرم مادرشون رو دوس دارن همه پسراش کنارشن . میدونم تا یه مهمونی دعوت کنم . فضولی می کنن .
این تاپیک و بقیه تاپیکای بانو ارتمیس و بخونhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/4870265/صمیمیت-ممنوع
نرو تو رو خدا من اعصاب نمونده برام حالا اینا ارومن😟
از اول قوانین خودتو داشته باش ، بزار تورو اینجوری بشناسن
شما شرایط زندگی همسرتون رو نمیدونستید که قبول کردید باهاشون ازدواج کنید؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز