2777
2789

الان که دارم این تاپیکو مینویسم اشکم بند نمیاد

قلبمم بدجور تیرمیکشه

ممکنه اصلا یهو سکته کنم و بمیرم تاراحت شم از این زندگی و ادماش

بچه ها ما دیشب متوجه شدیم مادرشوهرم سرطات سینه بدخیم داره جوری که باید سینشو کلا تخلیه کنن و شیمی درمانی هم انجام بده

من دیشب به مادرم جریانو گفتم که بهش زنگ بزنه و احوالشو بپرسه.

امروز صبح مادرم زنگ زد و گفت بهش زنگ زدم.

منم تشکر کردم و گفتم مادرشوهرم خیلی گناه داره.

دیشب خونشون بودیم گریه میکرد و میگفت دلم به حال شانسم و خودم میسوزه.

من اینو واسه مادرم تعریف کردم.

اونم بجای اینکه دلش بسوزه ده دقیقه بعد زنگ زد به من

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب؟؟

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//

و بعدش **اگهی بازرگانی**

ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می ‌آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید.                                                                                                                                 زندگی کردن نادر ترین اتفاق جهان هستی است،بیشتر مردم فقط وجود دارند،همین...                                                                                بعضی مواقع باید صدمه ببینی تا چیزی رو درک کنی زمین بخوری تا رشد کنی ببازی تا بدست بیاری چون بزرگترین درس های زندگی از طریق درد یاد داده میشن

خب

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 

زنگ زده و میگه چرا دلت به حالش میسوزه

خوشبحال اون

چقدر همه دلسوزشن

منه بدبخت هیچکسو ندارم

اون دیگه عمرخودشو کرده(۵۴سالشه)

منه بدبخت از ۲۸سالگی تنهاااام

کسی دلش به حال من نمیسوزه

اون تاحالا اب تو دلش تکون نخورده و کلی حرف دیگه.

درحالیکه من از کلاس اول تا الان یه روز نبوده غصه تنهاییه مادرمو نخورم.هرشب تاصبح بیدارمیموندم گریه میکردم و دعا میخوندم که مریض نشه.تاصبح ده بار میرفتم رو سرش ببینم نفس میکشه یا نه.


زنگ زده و میگه چرا دلت به حالش میسوزه خوشبحال اون چقدر همه دلسوزشن منه بدبخت هیچکسو ندارم اون دی ...

چرا تنهاست مادرتون؟

من واژینیسموس شدید داشتم و درمان شدم.دلم میخواد به هرکی که این مشکل بزرگ رو داره کمک کنم.اگه دوس داشتین درخواست بدین

من کاری نمونده برای مادرم نکرده باشم

اما مادرم همیشه از وقتی ازدواج کردم ازخودمو شوهرم و خانوادش خوشش نمیاد.دیگه خستم

نمیدونم چیکار کنم😭😭😭😭😭😭😭

پس کی مادرم اخلاقش خوب میشه 

زنگ زده و میگه چرا دلت به حالش میسوزه خوشبحال اون چقدر همه دلسوزشن منه بدبخت هیچکسو ندارم اون دی ...

عجب مادری 

خودش چندسالشه 

هرچند اینکه از۲۸سایلگی تنها بوده واقعاسخته باید ازدواج میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

الان شروع کنم

elinammmm2 | 15 ثانیه پیش
2791
2779
2792