بچم 1 سالشه هم میترسم چیزیم بشه هم میترسم بچم نتونم بغل کنم یا ازم بترسه بیعانه دادم فردا زنگ میزنم پول پس بده کنسل کنم چقد این چند روز استرس داشتم خیلی ترسیدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🌹💐دلم بعضی وقتهاخیلی میگیره اما به خدا ک فکر میکنم خیلی آروم میشم چون میدونم هواما داره خدایاهمیشه کنارم باش تنهام نزار 🌹💐
چرا قبل اینکه بیعانه رو بدی به ایناش فکر نکردی؟ تازه تا ۶ ماه هم نباید چیز سنگین بلند کنی یعنی نمیتونی بچت رو بغل کنی بابت دستشویی حمام ...
وَطَن جان🖤 خسته ام... پایانِ خوبِ داستانت کو؟ وطن! لبخندهای مردمِ شیرین زبانت کو؟ چه جوانانی! اسماعیل میبینی؟ چه جوانانی! بسیاری شان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشرده اند...🖤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اصالت یعنی، بختیاری😍 ارجاعت میدم به امضام 💅 تا زمانیکه که نظرسازنده ای نداشته باشم در تایپکی کامنت نمیذارم 😊 اگه دیدی جوابتو ندادم بدون هم نظر نیستیم پس انرژی و وقت خودمو الکی هدر نمیدم و نظرمو به کسی تحمیل نمیکنم 😚 من ز نژاد کورشم ، آزاده ای پر شورشم پیکان تیر آرشم ، خون رگ سیاوشم من کاوه ی آهنگرم ، تا به ستم نیاورم از چرم، پرچم ساختم ، تا بر ستمگر تاختم از غرب و از ماد آمدیم ، ارژنگی و پاک آمدیم من پارت اشکانیم ، من شیر مرد پارسی ام موج خلیج فارسم ، من شاه تنها خاورم زیرا که من ایرانیم ، از قوم بختیاریم 🌺
من دخترم بزرگه ۷سالشه مشکل شمارو نداشتم ولی از یک هفتش ترسیدم.بیعانه رو نمیداد گفتم شکایت میکنم ...
وایی نگو 3 میلیون دادم بهشون اول که گفتم اگه کنسل کنم بعد پولم پس میدین منشی گفت بله حالا فردا میخوام زنگش بزنم خدا کنه بده اگه نده مجبورم عمل کنم 😭 هم میترس
🌹💐دلم بعضی وقتهاخیلی میگیره اما به خدا ک فکر میکنم خیلی آروم میشم چون میدونم هواما داره خدایاهمیشه کنارم باش تنهام نزار 🌹💐
م دیونه همیشه کارم همینجوریه بعد یهو به خودم میام اصلا از خودم راضی نیستم همیشه مغزم خوابه بعد یهو م ...
خود عمل هیچ ترسی نداره مثل یه خوابه سختی مراقبتاش هم همون هفته ی اوله
ولی چون شما بچه ی کوچیک داری شرایطتت فرق میکنه
اینکه نباید بغلش کنی یا یه وقت به بینیت ضربه نزنه
این دو تا فقط کارت رو سخت کرده
وَطَن جان🖤 خسته ام... پایانِ خوبِ داستانت کو؟ وطن! لبخندهای مردمِ شیرین زبانت کو؟ چه جوانانی! اسماعیل میبینی؟ چه جوانانی! بسیاری شان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشرده اند...🖤