2777
2789
عنوان

توروخدا کمک

139 بازدید | 13 پست

بچه ها من چند دقیقه پیش فهمیدم بابام داره مامانم خیانت میکنه

مامانم بابامو به همه چیز رسوند به خدا خودش خیلی پیر شده تازه سر بابام قسم میخوره

میشه بگید باید چیکار کنم اصلا حالم خوب نیست

هیچوقت فکر نمیکردم بیام چنین تاپیکی رو ثبت کنم اینجا

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هیچ کاری نکن به روی خودت نیار

من واقعا دستام داره میلرزه

گریم گرفته به خدا

چطوری به روی خودم نیارم؟🥲

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
با پدرت صحبت کن

پدر من به شدت مستبده

نمیشه باهاش حرف زد درباره این چیزا

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
پدر من به شدت مستبده نمیشه باهاش حرف زد درباره این چیزا

یه روز که تنهایین باهاش صحبت کن 

هر چی هم که داد زد نترس و حرفت رو بزن 

بهش بگو من میدونم اگر ولش نکنی به مامان میگم 

یه روز که تنهایین باهاش صحبت کن  هر چی هم که داد زد نترس و حرفت رو بزن  بهش بگو من میدون ...

فکر نکنم بترسه از این تهدیدا ولی باشه🥲

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
از نظر من این موضوع فقط و فقط به پدر و مادرت ربط داره  شما نباید مداخله کنید این که ناراحت هس ...

خب میگم مادرم سرش قسم میخوره اصلا به فکرشم نمیرسه

خودش هزاران بار تکرار کرده که من چون از مادرتون انتظار خیانت ندارم خیانت نمیکنم

به هر مردی شک داشتم الا پدرم

تازه من پشت کنکوریم و توی این شرایط فهمیدن این قضیه خیلی عذاب اوره 

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
شاید اشتباه کردی  شاید موضوع چیز دیگه هست

نه همینه 

مطمئنم به خدا

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
نترسه  ولی تو بهش بگو ، مردهای ایرانی روی آبروشون آبروشون موقعیت اجتماعیشون خیلی حساسن

باشه چشم

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز