سَرَم شلوغه ...
درس میخونم، کار میکنم، باشگاه میرم، ورزش میکنم، به کارهای خونه میرسم، آشپزی میکنم و ...
این ترم مخصوصاً کارهای دانشگاهم زیاد و سنگینه
همینطور مسئولیت های محیط کارم ...
اگه ورزش نکنم هم نمی تونم ...
غذا هم حتمن باید خودم درست کنم و سالم باشه
این وسط خیلی دلم میگیره و عذاب وجدان میگیرم اگه کم برم خونهی مادرم ...
مادرم تنها زندگی میکنه
یه مقدار هم از نظر فاصله، خونهم دوره از مادرم.
با ترافیک تهران تقریبا یک ساعت و نیم باید رانندگی کنم تا برسم.
نمیدونم کارِ درست چیه ؟
گاهی میگم باید این بخش از احساساتم رو کنترل کنم و منطقی باشم و اینطور فکر کنم که از ۱۸ سالگی به بعد هرکس بره سمت و سوی خودش و روی رشد فردی و کارهای خودم تمرکز کنم صرفن.
گاهی میگم نه باید اون چیزای دیگه رو حذف و کنترل کنم و به مامانم زیاد سر بزنم.
بعد که بیشتر فکر میکنم، میگم نکنه دارم کم کاری می کنم و می تونم همهش رو در کنار هم انجام بدم ...
از طرفی آدم که روبات نیست
گاهی روزا روی دور تنده و گاهی دل و دماغ ندارم ...
به نظرتون اوضاعم چه جوریاست؟
باید همهی کارهام رو + یک روز در میون سر زدن به مادر با هم داشته باشم؟
یا اینکه نرماله که فقط یک روز در هفته سر بزنم؟
شما وضعیتتون در این باره چهطوره؟