2777
2789

من با شوهرم چندین سال دوست بودم.اواخر دوستیمون هی علاقه پیدا کرد به سفرطولانی با موتور سنگین،تو اینستاهم همش با پسرایی دوست شده که مثلا با موتور از مشهد میان شمال.اما من بهش میگفتم از موتور خوشم نمیاد.حالا حدود یساله که عقد کردیم.دیشب دوباره گفت میخوام موتور بخرم باید سالی یکی دوبار بریم سفر،مابقیش با ماشین.من مخالفت کردم اونم گفت خب باشه پس اجازه بده من تنها برم،گفتم تنها برو ولی اومدی خونه دیگه از هیچی خبری نیست(رابطه و اینا).اونم عصبی شد گفت اگه قرار باشه انقدر سخت بگیری که پس موندنمون باهم چه فایده داره من که میگم دوتایی بریم تو قبول نمیکنی.منم خیلی بهم برخورد زدم زیر گریه.اما اومد از دلم دراورد.اما درنهایت باز راضیم کرد سالی یکی دوبار با موتور بریم سفر.کسی تجربه داره بچه ها؟؟من خیلی ناراحتم از این قضیه😭😭نمیتونم از خرید موتور منصرفش کنم چون واقعا عاشقشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واییی میترسم از موتور نذاشتم بخره بلدم نیست کارت سخته دختر

شوهرم بلده.خیلی بهش اعتماد دارم .موتور دوس نداشتم اما یکی دوبار سوارم کرد خوشم اومد،اما حس میکنم یطور بی کلاسیه سفر با موتور.گرچه که موتوری که میخواد بخره خیلی گرونه ولی دلم باز راضی نیست

  تابستون برید اینقدر میچسبه.   مثلا تو راه شمال با اون ترافیک   با موتوز قیژ رد میشی حالشو میبری ولی. مسافرت اینجوری پول زیادی میخواد دو برابر مسافرت با ماشین.  چون نه وسیله برای خواب میتونی ببری نه لباس مثل حموم سرپایی میمونه  سریع بری بیای یا پول داشته باشی.  ولی کیف میده.  

حالا بگو‌مسافرت نه ولی گردش و تفریح و اینا برید.  خیلی ام باحاله 

فرزند من به دنیا اومد .   خدایا شادی بچه دار شدن سهم همه ماست . تورو به عظمتت قسم  دامن همه منتظران رو سبز کن .   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792