چجوری با خوانواده سمیم برخورد کنم؟

 واقعا دیگه رد دادم نمیدونم چیکار کنم فرض کنید یه مامانی دارید از کوچیکی از موی سر تا نوک پاتونو مسخره میکنه قدتو وزنتو لاغریتو رنگ پوستتو از وقتی یادم میاد میترسیدم از کتکاش با این که ۱۶ سالمه هنوزم کتک میخورم بی دلیل فشای رکیکو ناجور میده بماند از بچگیم تا حالا چقدر مسخره کرده و مقایسه کرده و میکنه با بچه های مردم بچه که بودم صابخونه یه سری کارای ناجور بام کرد چهار سال بعد که به بابام گفتم کتک خوردم ازش چرا به بابات گفتی نمیدن واقعا چیکار کردم من باش انگار من بچش نیستم دشمنشم خودشم هزاران بار گفته آره تو دشمنمی الی بلی به برادر کوچولومم یاد داده برو برنش اذیتش کن مثلا موهامو با دستش کنده دندونمو شکسته برادرم ولی من نمیتونم  کاری کنم چون میاد میزنه چرا بش تو گفتی از وقتی یادم میاد بدنم پر بوده از کبودی ؛ سر هر چیزی تبعیض قائل میشه بین منو برادرم حتی بابامم بارها اعتراض کرده فرق نذار بینشون البته اونم سمیه برا خودش ،سختگیری ها یه طرف سر چیزای خیلی کوچیک مثلا چون لباسی که اون میخواسو نپوشیدم تو خونه قفلم کرده اینترنتو گوشیو تلوزیون اینجور چیزام که هیچ من موندم شبو خونه تنها، از وقتی یادم میاد به خدا التماس میکردم جونمو بگیره.  همه ی اینارو گفتم با بچتون بد رفتار نکنید تحقیرش نکنید مقایسش نکنید با بچه های مردم کتکش نزنید  سم نشید براشون تکیه گاه باشید :*)