همش فکر اینکه اخر تبدیل به سرطان میشه داره منو نابود میکنه همش درد دارم اصلا دردم ساکتنمیشه دلم میخاد میوه بخورم با خیال راحت هرغذایی که دوست دارم بخورم ولی نمیتونم توی جونی پیرم روز و شب برام بی معنی شده همش فکرو خیال اصلا حواسم به شوهرم و دخترم نیست ترس از این مریضی تموم وجودمو گرفته و داره کمکم منو خسته میکنه افسردگی گرفتم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭