منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…
هیچ مشکلی نداره عزیزم من شاگردهای بدتر از بچه ی شمارو هم داشتم🤗
عزیزم شما معلم کودکان استسنایی هستین یا مشاور
منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…
هیچ مشکلی نداره عزیزم من شاگردهای بدتر از بچه ی شمارو هم داشتم🤗
لطفا در خواست دوستیمو قبول کنید
منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…
نه من استثنایی نبودم ولی تو موسساتی بودم که اینجور بچه ها هم بودن فقط منو ببخشید من درخواست دوستی ق ...
نگران آیندشم ک نتونه مثل آدمای عادی تو این جامعه بد زندگی کنه ک اگ روزی نبودم بتونه گلیمشو از آب بکشه بیرون اگه لطف کنید روشی بلدین ک بتونم مفاهیم رو بهش آموزش بدم بهم بگید مثل قبل بعد
منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…
عزیزم تو نت سرچ کنی حتما بهت میگه یا مثلا با وسایل بازی با لگو با کیف کتاب با اسباب بازی هاش سعی کن ...
ممنون خدا به دلت آرامش بده ❤️
منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…
این چه حرفیه عزیزم خیلی ناراحت بودم شما بهم امید دادی خدا توروز بدو بلاتکلیفی نذارتتون
منم وارث دردهای بی نقش💔من زنیام که با لبهای خاموش، هنوز حرف عشق میزنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو میخوابونِه...زنیام که نگاهش شایدخستهست،ولی هنوزهر روز،تو چشمهای بچهاش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی میخوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه میکشم و دستای لرزونمو میذارم رو قلبم و میگم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنیام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خستهم، همین…