یه زنی که شوهرش متوسط رو به بالا پولداره خودش ریخت و پاش الکی نمیکنه خوشرو هرچی دعواشم بکنن خانواده شوهرش اصلا به رو خودش نمیاره خنده رو تمیز تو خونه مرتب ولی به بچه ش که یک سالو نیم داره اهمیت نمیده زیاد میزاره خونه مامانش دو سه روز بمونه اصلا حوصله غذا درست کردن و مهمون اومدن نداره
من پریشانم پریشان تر از آخرین ستاره ی آسمان صبح به خودش که می اید همه رفته و او اندوهگین جا مانده خیال اسوده ی سختی دست برگریبانم شده
الان نمیدونم با کی مقایسه کردی و اصلا خودتی یا کس دیگه کار درستی نیست آدم باید خودش رو با خودش مقایسه کنه هر کس خوبی داره یه سری اخلاق بد هم داره مهم اینه تلاش کنه خودش رو اصلاح کنه اگر میدونه اشتباهی تو کارش هست وگرنه با این که من خوبی هام بیشتر از فلانی هست پس دیگه کلا خوبم خودش رو عقب میندازه شاید بعداً کسانی که اطرافت هستن از هر لحاظ پیشرفت کردن نگاه میکنی میبینی خودت سر جان هستی