2777
2789

ما از شهرستانمون انگور آوردیم و به بعضی از همسایه ها و فامیل هم بعنوان سوغات دادیم امشب داشتیم میرفتیم خونه مادرم،دوست زنه همسایه تو کوچه پیشش وایساده بود و انگوری که دستمون بود دید،بعدشوهرم گفت به این زنه دوست همسایمون هم انگور بدیم(به خود همسایه قبلن دادیم این زنه دوست همسایمون بود)من گفتم ول کن قرارنیست به همه بدیم که،بعدشوهرم گفت خب دیده درست نیست منم دیگه چیزی نگفتم ومخالفت نکردم حتی تودلم گفتم بعدا خودم میبرم میدم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب

من دختر سرزمینم ایرانم ن مذهبی ن باحجاب اما ب تمام خانومای باحجاب احترام میزارم لحظه شماری میکنم برا اون روزی ک همه باهم دست تو دست هم با پوشش اختیاری کنار هم آزادانه راه بریم پوشش آزادانه لختی نیس بانو🙂ینی چادری،چادری بیاد بیرون حجاب اونیم ک حجاب اختیاری میخاد باب میلش بیاد بیرون

یه قد بلند جذاب لایکم کنه

من یک زن عاشقم با کلی رویایی دخترونه من به خاطر تو از همه ی ارزوهای قشنگم گذشتم من به خودم یک  جوونی و نوجوونی کردن بدهکارم حالا که میبنم بازم برگردم عقب بازم تورو انتخاب میکنم اما بازم یه عادت های دخترونه دارم هنوزم قوی نشدم وقتایی که دلم میگیره یهو میزنم زیر گریه جایی کم میارم زنگ میرنم به پدرم به تکیه گاهم درد و دل میکنم تو با من چکار کردی که با سن کمم تونستم دوری خانوادمو تحمل کنم؟ من برای اینکه  تورو داشته باشم تاوان پس دادم تاوان تنهاییم تاوان درس نخوندنم تاوان سختی کشیدنم هنوزم دارم تاوان داشتنتو پس میدم اما دلم به داشتنت گرمه مرد خوش خنده من تصمیم گرفتم که مهربون باشم باهمه پرخاشگری و ناامیدی و حرص خوردن رو بزارم کنار و مثبت فکر کنم و مثبت عمل کنم امیدوارم موفق شم
بگو خب

خوابید فکنم

خدایا ،ازت ممنون بابت نگاه پرمهرت،از اینکه یکی از فرشته هاتو.بمن سپردی ممنونم وازت میخام که  مثل همیشه کمکم کنی و نگهدارش باشی.دوست دارم خداجون.خدایا به همه کمک کن طعم مادرشدنو بچشند که بتونند عشق واقعیو تجربه کنند.کسی درمورد سرکلاژ شکمی سوال  داشت درخدمتم.

بعد رفتیم رسیدیم خونه مادرم،یکدفعه شوهرم گفت در ماشینم که چند روز پیش درست کردم یکم مشکل داره ببرم بدم مرده باز نگاش کنه؟ من یه لحظه شک کردم تو دلم گفتم این ساعت شب وقت ماشین درست کردنه،و گفتم نمیخواد بعدن میبری، که دیدم اخماش رفت تو هم،بعد گفتم باشه برو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز