2777
2789

چندروز پیش عروسی یکی از فامیل ها دعوت شدیم 

عروس تک دختر  سفید چشم ابرو مشکی صورت گرد 

فوق لیسانس شاغل  

بعد این داماد خانواده دار پولدار اینا به چشم برادری پسر خوب آقایی بود مهربون میزد چهره اش 

وقتی عروس داماد وارد شدن رفتن سرجاشون نشستن 

متوجه این شدیم داماد دوتا دستاش از مچ معلول حالت 

بعد ازاله اومد پاین ی پاش هم معلول حالت بود از زانو به بعد 

تو لحظه اول فهمیدم ذهنم درگیر این شد چرا عروس بااینکه شرایط عادی داشته میتونه باآدم بهتری ازدواج کنه چرا این؟

بعد تو ذهنم گفتم چه حرف چرتی خوب الان هزاران نفر هستن سالم هستن و... اما خیانت کارن و.... 

مهم اینه طرف واقعا آدم خوبی باشه مرد واقعی باشه 

هرکسی میتونه مشگلی داشته باشه یکی مشگل کلیه یکی مشگل قلب و.... دلیل نمیشه ازدواج نکنه که 


نظر شما چیه کار عروس واقعا عجیب بوده یا کار عقلانی بوده عادیه این رفتار؟

تمام عمرخندیدم به این عاشق به آن عاشق چنان عشقی سرم آمد که من دیگر نمیخندم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب حتما یچیزی توی این ادم دیده که انتخابش کرده واسه زندگی

چی مثلا ؟ 

چون پولدار بوده یعنی انتخاب کرده ؟ 

تمام عمرخندیدم به این عاشق به آن عاشق چنان عشقی سرم آمد که من دیگر نمیخندم
شاید جذب اخلاقش شده یا اونقد دوسش داره که مشکلش به چشمش نمیاد 

شاید 

بنظر شما اخلاق مرد واقعی بودن 

میشه ی سری مشکلات نادیده گرفت؟

تمام عمرخندیدم به این عاشق به آن عاشق چنان عشقی سرم آمد که من دیگر نمیخندم
چی مثلا ؟  چون پولدار بوده یعنی انتخاب کرده ؟

شاید

شاید اخلاقش خیلی خوب بوده

شاید عاشقش بوده

که اگه بخوایم عقلانی بسنجیم وخودمونی حرف بزنیم به احتمال ۹۰درصد بخاطر پولشه

شاید شاید اخلاقش خیلی خوب بوده شاید عاشقش بوده که اگه بخوایم عقلانی بسنجیم وخودمونی حرف بزنیم به ...

تواین مورد هم پول حرف اول میزنه پس 

تمام عمرخندیدم به این عاشق به آن عاشق چنان عشقی سرم آمد که من دیگر نمیخندم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792