خیلی دلم شکسته خیلی بی تفاوته بی خیاله عین خیالش نیس از دیروز رفتم یه زنگ نزده ببینه کجام چیکار میکنم
راهش نیست که از خونه بری،
نمیدونم همه مردااینجورین یافقط شوهرای ماهستن که اینقدر بی عاطفن.چشم چپم مجراش بسته دوروزه ورم کرده میگه بروبامامانت برودکتر
دعوا سر چی بوده عزیزم اگه دوستداشتی بگو
همسایه ما با شوهرش دعواش شد بعد فرداش شوهرش رفتسرکار زنه قفل رو عوض کرد و راش نداد، شوهره بدون ااغراق ۵ ساعت پشت در موند درو باز نکرد شوهره هم رفت،بنظرم این کار بهتر از اینه خونه رو ترک کنی خونه رو زمانی ترک میکنی که واقعا طلاق میخوای
ناراحت نشو عزیزم. مردها همشون ببخشیدا یک گوهن😑
من با اصرار و زور همسرم باردار شدم. الان ۴/۵ماهم کلا که همش ول میکنه میره خونه مادرش مشروب کوفت کنه. اونش به جهنم الان دانشگاه قبول شده ارتقا. میتونن خودشون دانشگاهشون و انتخاب کنن میگه تهران خیلی سخت میگیرن. من میخوام برم شهرستان. توام که بارداری نمیتونی بیای. همونجا خونه میگیرم میمونم😡😡😡
خلاصه کلی دعوا کردیم منم گفتم میتونی بری اما حق نداری برگردی چون من طلاق میگیرم بچه ام که دختره تا ۹سال مال مادره.
اللنم از صبح تو اتاقم گشنه و تشنه به هیچ جاشم نیست که حامله ام... همش فکر میکردم بچه اار بشه ادم میشه اما افسوس همون بیشعوریه که بود
شوهرش ادم بوده اون شوهر من بود میزد عین وحشی ها در و میشکوند میومد تو. ما یکبار دعوامون شد چون وحشیه من فرار کردم تو اتاق در و بستم. اینقدر با لگد کوبید. اینقدر رفت ته سالن اومد کوبید به در که تیکه تیکه شد در. پشتکارشم زیاد نیم ساعتی طول کشید در و شکوند
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز