ن تنها خیانت
من یک دختری بودم کم سن که بخاطر کسی که اولین پسر زندگیم بود احمق ترین دختر بودم نفهم ترین دختر میفهمیدم پنهان کاری میکنه میفهمیوم داره دروغ میگه ولی بازم نمیخواستم قبول کنم من انقدر سختی کشیدم الان ۱۷ رازه دیکه نیست رفته پیام نمیده با اینکه پیاممو میبینه
من نابودم نابود دلم ب حال عشق پاک و حالم از صداقتم بهم میخوره تلاش کردم براش خیلی زیاد خیلی خیلی زیاد اما چ فایده دلم انقدر پره دلم میخاد همه دخترای سرزمینم از رابطه سمی نجات پیدا کنن همه دخترا ارامش داشته باشن من وابستگی دوست داشتن کورم کرد فقط گذر زمان ردز ب روز حالمو بهتر میکنه بخونید ...