رفت و برگشت باهم حدود یک ساعت ،یک ساعت و نیم میشه
اتاق جدا دارم ولی درس نمیخونم و همش وسوسه میشم برم سمت گوشی
از اونور بلند درس میخونم که تو کتابخونه نمیشه
بع سروصدا هم حساسم ولی میخوام گوش گیر بزارم
وا خودت اتاق جدا داری که کتاب خونه میزی چکار
اگه بلند درس می خونی نرو
گوشیتو بده به مامانت کلا بهت پس نده
من بعضی وقتا کتابخونه بهم جواب میده بعضی وقتا خونه
کتابخونه دانشگاه خیلی ساکت بود اونجا خوب درس میخوندم ولی کتابخونه های عمومی اصلا جوش خوب نبود
هیچ جا خانه خود آدم نمیشه مثل بچه آدم بشین درس بخون.
تو کتاب خونه سخته....
منم بلند درس میخونم.... تو کتاب خونه اصلا تمرکز ندارم
من که اصلا تو کتابخونه نمیتونم درس بخونم
عهههههه
منم دقیقا همین مشکلو دارم
اتفاقا تصمیم دارم برم کتابخونه منم
من که میرم کتابخونه چون خودمو میشناسم
خونه راحتره ولی من درس نمیخونم خونه حتی اگه سر و صدا نباشه
پای گوشیم نرم ، خودمو به کاری دیگه مشغول میکنم
من یبار رفتم کتابخونه عمومی درس بخونم با یکی از دوستام انقد بچه های ده دوازده ساله [ ابتدایی ] اومدن حرف زدن مسخره بازی دراوردن مث صگ پشیمون شدم
اتاق بهتره بابا
اول عادت کن آروم بخونی اینجوری انرژی کمتری صرف میکنی بعدم راست میگی منم خونمون هیچکی نبود خودم بودمو خودم اینقدر تنها و ساکت بود ک نمیتونستم بخونم میرفتم کتابخونه با خوندن بقیه انگیزه میگرفتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
