سلام خانما مادر شوهرم یه زمین داشت ما ازش خریدیم من طلا دستمو فروختم دادم بهش پولشو بعد الان میخوام بفروشم مادر شوهرم هی حرف میزنه نه اونا مال منه نمیزارم بفروشین اینا هی حرف میزنه ابا که مال ما هست میره تو زمین مادر شوهرم رسما پولمو خورده یه ابم روش الانم جلو روم نشسته منم دیدم هر چی میگم حرف خودشو میزنه چیزی نگفتم دیگه