عزیزم ممنون از راهنماییت اگه حوصله داری برات تعریف کنم ولی یکم طولانی من سه ساله تقریبا سه ماه یکبار میرم ......سی امین جلسه ام بود ایشون تقریبا یه اقای مسن هست حدودا ۶۷ ۶۸ ساله ولی سرحال و مرتب و موقر .....خیلی خیلی جدی و ایشون چند بار گفتن با این شرایطو مش
کلات چرا طللق نمیگیری بعدش یکبار گفت مهریت چقدره و.....بعد
یهو وسط حرفاشون گفتن الان نسبت طلاق به ازدواج یک دومه و هرکی با هرکی دوست داره هست بدون ازدواج ...جلسه یکی مونده به اخر
صحبت میکردیم من خیلی ناخوادگاه یهو خندم گرفت خیلی کوتاه خندیدم ...به یه موضوعی که انگار اصلا خوشش اومد که این خندیدن تکرار بشه و جلسه اخر خودش چنان خندید من ترسیدم