وخلاصه مادر شوهرم وضعشون خوب بود کلا اونا خرج عروسی های پسراشونو میدادند
دلم براتون بگه
براذر شوهرمم میخواست همراه ما عروسی بگیره
وارد جزعیات ومشکلات نمیشم
فقط راجب طلاهام بگم ومعجزه ای که دیدم
ما دستمون خیلی خالی بود روزی که داشتم میرفتم طلا بخرم مادرم قد قن کرد گفت حلقه هاتو سبک بردار تا همسرتم سبک بردار دیدی که وضعمونو