خیلییی
دور از جون همه بچه ها پسرم بستری بود بعد کلی دارو وسرم روز چهارم آزمایش داد گفتن عفونت خونش رفته بالا داشتم روانی میشدم انقدر گریه کردم میپرسیدم چرا اینجور شده نمیدونستن
تا جانشین دکتر اومد مثلا رزیدنت بود نمیدونم چه کوفتی بود گفتم خانم دکتر چرا اینجور شده گفت چه بدونم چون تومامانشی😐
گفتم گم شو از اتاق بیرون دیگه م بالاسر بچه ی من نیا تف به این بیمارستان که تو دکترشی
ترسیدو رفت بعدم که دکتر میومد ودانشجوهاش اون انگل دور وایمیستاد
امیدوارم خیر نبینه هرگز بخاطر بیشعوریش