خب دختر و نوه حالیص خان(نکهت و کایا) ک از زنِ دیگش هست حالیص بهشون گف بیاد
دیگه دعوایِ اهل عمارت با این دوتا میشه
فرید با کایا دعواش میشه
کاظم بابا هم از فرید طرفداری میکنه
دوباره شب میخوان سر سفره بشینن فرید به کایا میگه رو صندلی ک برادرم نشست نشین و...بازم دعوا
فرید کایارو میزنه
حالیص خان هم ی سیلی ب فرید میزنه
فرید هم میگه تو این سیلی رو به من نزدی ب فرید و حالیص خان زدی ب تمام خاطره هامون و.. زدی
دیگه تموم شد