تو اطاف یه خانواده عروسی داداش زنه بوده شب که از عروسی برگشتن دختر۸ سالشون تو ماشین خواب بوده مامانش به باباش میگه بیارش تو خونه خودشم میره صندوق عقب وسایل خالی کنه
دروغه بجه ۸ساله در باز میکنه میره نهایت درم قفل باشه چندتا بوق میزنه دیگه بعدم الان هوا جوری نیست که از سرما یخ بزنی یا از گرما تلف بشی
یه روزایی دیدم که هیشکی توخوابشم ندید 😔😔نخند به روز روزگارمن اشک منو هیشکی ندید 🥲🥲قشنگ نبود خاطره هام حتی یه بار هم دلم واسه گذشته هام پر نکشید🥺🥺امشب که لایکم میکنی🙏🏻 امضام خوندی ودرکم میکنی♥ میخوام خدا برات بخواد هرچی میخواستی ونشد هرچی صلاحت بودو قسمتت نشد🌹🌹