خانواده من حس کردن شوهرم بهشون بی توجهی کرده و خوشحال نیست از اینکه اونا خونمون هستن. و ناراحت بودن ازش منم سر همین قضیه دعوا کردم با شوهرم و هرچی خونوادم برامون خریده بودن رو زدم تو سرش و هی گفتم خانواده تو هیچکار برای ما نکردن اما خانواده من خیلی کارا میکنن. امروز زنگ زد به مامانم و این حرفا بهش گفت. مامانم یه حالت مسخره طور اینا رو داشت به من میگفت و هی میگفت شوهرت دو ساعت وقت منو گرفت این چیزا رو میگفت. خیلی ناراحت شدم برای شوهرم 🥲🥲 آخرش هم گفت خوب گفتی به شوهرت این حرفا رو. یعنی یه ذره منو نصیحت نکرد که بچسب به زندگیت یا چیزی. عادی هست به نظرتون ؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فکر نکنید تازه واردما این کاربری سوممه😁کاربری اولم به نام تمشک برای سال ۹۳ یا۹۴.کاربری دومم ooooli. متاسفانه یه بار گوشی رو ریست کردم و تاماااااام.همه رمزام پرید.منم که حافظه رمزم اصلا خوب نیست و گیج میزنه نتونستم کاربری هام رو برگردونم.
الان نفهمیدم بالاخره رفتار همسرت بد بوده و دعوا راه انداختی ک عذرخواهی کنه از خانوادت یا اینکه از مادرت ناراحتی ک چرا نگفته نیاز نبود گله کنی ب همسرت؟؟
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀 دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫