2777
2789

رفته بودم نمایندگی ایرانسل کارمو انجام بدم همینجور منتظر بودم زنه رفت اون باجه که همیشه خالیه و سریع میخواست نوبت منم بگیره گفتم خانوم ببخشید نوبت منه گفتم برو صف وایسا دو ساعت وایسادم پدرم درومده.  اونم مسخره بازی در میورد می‌گفت چشم بعضیا نه شعور دارن نه فرهنگ نه هیچی احساس زرنگیم میکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز