مریض شدیم، گفت برو داییت برات امپول بزنه، گفتم نه خجالت میکشم، رفته پیش داییم گفته فلانی خجالت میکشه براش امپول بزنی، بعدم هر هرررر میزنه زیررر خنده😐😐😐😐😭😭😭
مشکل من فقط این ی بار نیست، همییییشه سر مسئله های کوچیک و بزرگ دهن لقی میکنه😐😐😐😐
اگه مامانم بود دعواش میکردن
من کلا با مامانم حرف نمیزنم تو هم نزن
وای منم یبار خالم خارجه بعد وقتی نبودش گفتم مامان کاشکی بهش بگی قطره ها چشم داداشم رو از اونجا بیاره چون اینجا نیست بعد وقتی خالم از اونجا اومد و قطره اورد مامانم گفت اعععع خوب شد اوردی فلانی همش میگفت کاشکی خاله برا ما قطره بیاره وای من آب شده بودم
به زور ببریدش پیش مشاور باهاش صحبت کنه البته اگه با مشاور مشکلی نداره مامان من که اینطوریه فقط کافیه یه مشاور خانواده بهش بگه فورا رفتارش رو اصلاح میکنه
نذاری داییت برات امپول بزنه ها🫤یه سری حریم ها رو حفظ کنید لطفا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
