2777
2789

شب اول، شاید هم شب آخر. "چون هرشبی نمی‌تونه شب اول باشه، ولی همه شب‌ها ممکنه شب آخر باشن."

‌این روزها نه غریب‌تر از همیشه، ولی به نوع خودش غریب می‌گذره. به تازگی تونستم یکم جمع‌وجور کنم خودمو، بلکه عنقریب که راهی شهر دیگه شدم و کارهام چند برابر شد نخوام جای صِفْر، از منفی شروع کنم. می‌ترسم، کم‌تر از قبل سردرگمم و بیش‌تر بی‌تفاوت. جای پام هنوز سفت نشده. هنوز شک دارم. راهی جلوی پامه که تا چند وقت پیش چشمم حتی دیدنش رو پس می‌زد. گاهی منطق معمول رو از دست می‌دم و دستم رو از جلوی دهن شهودم برمی‌دارم. شایدم از روی گوشام. دوتا دست بیش‌تر ندارم، وگرنه می‌گفتم شایدم هردو. شهودی که می‌خواد بگه چیزی دست تو نیست، همه‌چیز قرار بوده این‌طور بشه. همه‌چیز قراره طوری بشه که همیشه می‌شه. ولی مثل بوی ادکلن درجه‌چندمی که فروشنده به اسم های‌کپی بهت قالب کرده، اثرش چندلحظه بیش‌تر طول نمی‌کشه. به یکباره تا رگ‌های مغزت پیش‌روی می‌کنه و کمی بعد حتی سوراخ‌های دماغت هم به سختی حسش می‌کنن. کوتاه و فراگیر، یا شایدم تند و زننده. مثل نمودار سهمی‌، لحظه اوج درست همون لحظه‌ایه که سقوط شروع می‌شه. من از سقوط می‌ترسم. نمی‌خوام بیوفتم ولی زیر پام گاهی شل می‌شه. تنها راهش اینه که پاهامو محکم کنم. این‌طور می‌گن که بهم نمیاد، و این‌طور می‌دونم که زیادی نرمم. حتی اگه بهم نیاد.

شب دوم

"همه چیز توی ذهنته (1)"

خامه ولی می‌شه جویدش:

سفید و سیاه هردو رنگن. تیره و روشن هم صرفا صفتن. از نظر منطقی هیچ‌کدوم بار مثبت یا منفی‌ای ندارن. اما اگه به کسی بگی چقدر سفیدی ازش تعریف کردی، درحالی که اگه بگی چقدر سیاهی توهین کردی.

لاغر و چاق صرفا دوتا فرم بدنن. اگه به کسی بگی لاغر شدی احتمالا خوب برداشت می‌کنه، و اگه به کسی بگی چقدر چاق شدی احتمالا خوشش نمیاد.

اگه به کسی بگی چقدر شبیه اروپایی‌ها هستی احتمالا خوش‌حال بشه، در حالی که نژاد‌های دیگه‌ای هستن که اگه شخص بهشون نسبت داده بشه، احتمال زیادی داره حس خوبی نگیره.

مثال‌های زیادی در این‌ باره هست و یکبار باید پرسید کی تعیین می‌کنه چی بار مثبت داره و چی بار منفی؟ کی تعیین می‌کنه "چطور" بودن بهتره؟ این مترها رو کی داده دستمون؟ و امروز اگه بخوام جواب بدم، می‌گم ‌‌*بخش پویاتر/قدرتمندتر جامعه؛ می‌گم این بخش رو این‌روزها می‌تونی "مرد سفیدپوست غربی" صدا کنی.

*این‌که تعریف "پویاتر" یا "قدرتمندتر" جامعه چیه یا حداقل تعریف من ازش چیه، بحث مفصلی داره. 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شب سوم

چند روز اخیر هیچ‌ کاری نتونستم بکنم. کنترل خشمم سخته. نه بیرون میاد نه داخل می‌مونه. می‌چرخه تو کل بدنم؛ از نوک پا، تا مغز سر. نه تاب سر کردن باهاش رو دارم نه دل جنگیدن باهاش رو. کافیه. کافی‌ام؟ 

چهارم

بیش‌تر از سه ماه از متن قبلی گذشته. لباس سبز مخمل کبریتی جدیدم رو پوشیدم، تنها و در حالی که فقط چراغ آشپزخونه رو‌شنه کنار بخاری نشستم و به چهارفصل ویوالدی گوش می‌دم. کی فکرش رو می‌کرد که همه‌چیز این‌طور پیش بره؟ مثل همیشه فرسنگ‌ها تفاوت می‌بینم بین اون من و این من. ولی آب‌دیده شدم، دیگه هویتم رو گسسته و تکه‌پاره نمی‌بینم. من مسیرم؛ اگه راکد نمونم تغییر می‌کنم چون این خاصیت سیلان و گذرانیه که هر مسیر و جریانی درونش داره. 

طی این چندماه گاهی زندگیم رو واقعا شبیه به سکانس‌های یک فیلم احساس کردم. همه‌چیز جلو می‌رفت، خوب، جالب و بعضا آرزومآبانه بدون این‌که من دخل‌و‌تصرفی داشته باشم. و من جرعه‌جرعه آزاری رو مزه می‌کردم که از درونم می‌جوشید. کمی تعلل کردم و درازای این فصل زندگیم به فصل آخر سال کشید، شاید باید به زمان‌بندی طبیعت اعتماد می‌کردم و شب یلدا همراه با اتمام پائیز نقطه پایانی این فصل رو می‌ذاشتم. به‌هر حال، همون‌طور که پیش‌تر گفتم من مسیرم. یه نظر میاد پیچشی رخ داده و جهت جدیدی پیش‌رومه. درنگ بیش‌تر جایز نیست.

پنجم

صبورترم این روزها. هم‌چنان صبور نه، اما صبورترم. خشمم رو نمی‌بلعم، پرتاب نمی‌کنم، از کوره‌ش در نمی‌رم. می‌ذارم گرماش کاری که باید رو بکنه و بره. قانون پایستگی انرژی همینه نه؟ سعی نمی‌کنم از بینش ببرم. می‌ذارم به انرژی‌ای که باید تبدیل بشه درونم.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز