دوستای گلم من امدم بهتون جریان رو گفتم هر کدوم یه توهینی کردید به قران به جون عزیزم من داغونم کلافم شما دیگه زخم زبون نزنید مرحم باشید که من به نتیجه درست برسم اگر فکر میکنیم یع درصد دارم دروغ میگم ترک کنید که نه به من تو هین بشه نه شما
امشب رفتیم خونه مادرشوهرم همیشه فقط جمعه ها میریم تو هفته نمیریم مگرر اینکه روزش تعطیلی باشه خلاصه امشب که رفتیم برادر شوهرام هم بودن البته همشون نبودن چهارتاشون بودن (با شوهرم هفتا پسرن) یکم که نشستیم جریان رو تو جمع واسه همشون گفتم گفتم به نظرتون شکایت کنیم یا فقط با خودش برخورد کنم یکیشون گفت شکایت سه تاشون گفتن تف سر بالاس ابرو ریزیش زیاده حالا به نظر شما فقط حرفم شکایت باشه یا همینجوری دهنشا سرویس کنم جاریه کثافت رو
شکایت کن عزیزم..خیلی بد شده ...نظر همسرت چیه؟نظر و همراهی اون خیلی مهمه
اونم اعصابش داغونه منم فقط میگم شکایت و کوتاه نمیام از یه طرف میگع شکایت از یه طرف میگه تف سربالاس ابرو خودمون میره هرچی باشه از یه خانواده ایم ولی شکایتم نکنم کاری میکنم که به گوه خوردن بیفته بعد ولش میکنم
شوهرش چی میگه؟؟مادرشوهرت شوهرت شوهرش برادرشوهراش تف نکردن توروش بگن چیکارکردی عروس شهرمابود نصفش کرده بودن هم خودش بی ابرویی کرده هم ابروی یکی دیگه روبرده
زنی که ارایشگره چطولنگ پونصدتومن. بوده که بیادبخاطرش چت کنه ؟؟؟یه مورنگ کنه میشه دوتومن
عزیزم مقدماتی ارایشگاه رو فقط رفتخ خودشو ارایشگر میدونه شهر کوچیکم که میدونی اصلاح ساده بلد باشی فکر میکنند ارایشگره بعدم اصلا حرف پول نیست بحث ما سر ریختن ابرو هست اصلا بگو هزار تومن
برادر شوهرام که اصلا فکشون کش امده بود گفتن باید حتما نوکش رو چید پشت سر برادر خودشونم گفتن این مرد نیست مادر شوهرم پیره ولی اونم اعصابش ریخت بهم گفت کاشکی تو یه چاه بی ته بیفته سرم درد گرفت تا شنیدم