داشت از بچم ادرس میپرسید منم باتلفن صحبت میکردم یهو متوجه شدم و قطع کردم بعد بهم گفت خونتون کجاست و.. گفت کار پرس نگین روی شال میزنی و.. گفتم راحت باشه و بصرفه اره.باهام اومد تا دم درخونمون و شمارمو گرفت و گفت فردا ساعت ۱۱میام دنبالت بریم کار رو ببینی.و درمورد اعصای خونه و.. پرسید ازبس جامعه خراب شده الان یکم ترسیدم برم ...نرم... نمیدونم راست گفته یا نه .ادم خوبی بود بنظرم بازم یهو دلم شورافتاد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.