ی تایپک دیدم الان یادم اومد
مادرم گفت وقتی خیلی بچه بود ی زن کولی در خونشونو میزنه
مادربزرگم میگه برو چیزی نداریم زنه میگی هیچی ازت نمیخوام برو
زنه میگه چیزی نمیخوام بذار آینده دخترتو بگم
میگه تو ازدواج میکنی با فلان مرد
دوستت داره ولی اذیتت میکنه
فلان قدر بچه داری
از خواهر و برادرات خیری نمیبینی و خیلی دیگه از اتفاقای زندگیشو پیشگویی کرد
دنیای عجیبیه