2777
2789

پدرشوهرم روده اش عفونت کرده بستریه خونشون شهرستانه و الان بیمارستانه سرپاس مشکلی نداره 

مادرشوهرم یساعت پیش زنگ زده میگه کاش ی هفته نیارینش روستا همونجا خونه خودتون بمونه 

من ماه هفت بارداریم خداروشکرحالم خوبه اما بیشتروقتا بی حالم وپا درد دارم 

اینم بگم دوسال پیش دو هفته از مادرشوهرم مریض بود مراقبت کردم 

و درطول این ۷ ماه بارداریم دو کیلو میوه هم نخریدن برا من بیارن نه محبتی چیزی 

چیکار کنم چی بگم ب همسرم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مرخص که شد به شوهرت بگو ببردش خونشون مادرشوهرت بهش برسه 

واقعا خجالت نمیکشه داره از سر خودش باز میکنه گردن تو که بارداری میندازه

بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست

چرا نبرنش خونه ؟ مادرشوهرت نمیخواد از شوهرش که نسبت بهش وظیفه داره نگهداری کنه بعد میخواد وظیفشو بندازه گردن عروس هفت ماهه باردار 😒😒معلومه که نباید قبول کنی بگو من خودم نیاز به مراقبت دارم

بگو توانایی رسیدگی به بیمار ندارم الان باید یکی دست خودمو بگیره 

ببین جاریم تو بارداریش همش حالت تهوع و اینا حالش بد بود . من الان کارامو میکنم وزنمم بالا نرفته خیلی اینا میبینن من سرپام بقران توقع همه چی دارن 

اونروز میگفت یکی نیس باهام فرشامو جمع کنه چندساله تمیزی نکردم 

من نمیدونم چی بگم دیگه

بیشعورن

از بیشعور اونورتر 

به جای اینکه بگه من میام اونجا که بهش برسم میگه نیارینش خودتون بهش برسین

بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست

اگر همسرت شعور داشته باشه ،نیازی به گفتن نیست

همسرم مرد بدی نیست منم پدرشوهرمو دوست دارم 

اما واقعا هم معذبم هم توانایشو ندارم 

من باید حتما لباس راحت بپوشم تو خونه و گرنه بهم فشار میاد 

🥲😭

مرخص که شد به شوهرت بگو ببردش خونشون مادرشوهرت بهش برسه  واقعا خجالت نمیکشه داره از سر خودش با ...

بخدا زبونم قاصره . مادرشوهرم خودش ی سرفه میزنه زنگ میزنه کل شهرو خبر دار میکنه ک ببرنش دکتر .این پیرمرد اولین دفعس مریض شده میگه من نمیتونم ازش مراقبت کنم 

نمیدونم خدارو یادشون رفته مث ینکه

چرا نبرنش خونه ؟ مادرشوهرت نمیخواد از شوهرش که نسبت بهش وظیفه داره نگهداری کنه بعد میخواد وظیفشو بند ...

برای اینکه خانوم دستور داده من نمیتونم مراقبت کنم اونجا باشه بهتره .بعضی وقتا نمیدونم چی بگم دیگه 

از سر شب تپش قلب گرفتم بخاطر بی انصافیشون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792