اینجا خیلی تاپیک میبینم ،که بخاطر بچه ی دختر داشتن از خانواده شوهر یاخود شوهر حرف شنیدن.
منو ،جاریم همزمان باردار شدیم ،بچه اولمون هم بود ،جاریم دوماه زودتر ازمن ،سونو داد بچش پسر بود ، ( من عاشق دختر بچه هام) خواهر شوهرم بلند کرد بم گفت اخی لابد اگه بچت دختر باشه خیلی دلت میسوزه،گفتم چرا دلم بسوزه مگه دختر چشه؟
گفت این ونگی چی بگی
حرفاشون اصلن برام مهم نبود .
بعد چند ماه سونو دادم ،مشخص شد بچه پسره،وقتی شنیدن بچه پسره مادرشوهرم بم گفت ،دختر صدبار از پسر بهتره ،من که اصلن از پسر خوشم نمیاد .
اینجا بود که متوجه شدم ،اینا مشکلشون یه چیز دیگس
یکی از جاری های دیگم ،که فقط یه دونه دختر داره ودیگه باردار نشد ،برام تعریف میکرد، مادرشوهرم وپدر شوهرم هیچ وقت دخترشو نگرفته ونبوسیده ،هر وقت هم جاریم اعتراض کرده بش گفتن ما از دختر خوشمون نمیاد.
وقتی اینو گفت پرام ریخت.
حالا همین مادر شوهر بچه های دختراشو تا عرش اعلی بالا میبره ،دختر باشن یه جور براشون کلاس میزاره
پسر باشن یه جور دیگه.