بیاید از سوتی های وحشتناکی که خونه مادر شوهر دادید بگید

وااااییی ننه😅🤣

من خودم یبار نامزد که بودم خونه مادر شوهرم اینا میرفتم مادرشوهرم میگفت باهم برید بخوابید رفتیم خوابیدیم صبح که بیدار شدم اتاق رو مرتب کردم بعد نگو لباس زیرمو ندیدیم واااای در رو باز کردی دیدم مادر شوهرم دقیقا جلو در اتاق خواب داره چایی میخوره برگشتم دیدیم وای لباس زیرم زمینه مادر شوهرمم دیدی ولی به روم نیاورد 

یبارم کاندوم شوهرمو پیدا کرده بود 

یعنی به فنا رفتیما😊😅

یبارم خونه مادرشوهرم خواب بودیم تو اتاق خودمونو زده بودیم به خواب  مثلااااااا 😂صدامون در نمیومد بعد وسط عملیات بودیم یه دفعه دایی شوهرم اومد  خونشون حسمون پرید که هیچ از یه طرفم مادرشوهرم میومد در میزد هی میومد در میزد آروم میگفت بیاید بیرون دایی اومده ماهم نمیدونستیم چیکار کنیم 🤣🤣🤣