مادربزرگم اینا یه همسایه داشتن
پسره خیییییلی خوب بود و درسخون و عاااالی و سر به زیر
یعنی من خیلی دوسش داشتم(از من خیلی کوچیک تر بود،منظورم از شخصیتش و خوب بودنش خیلی خوشم میومد)
با دوستای ناباب گشت و از این رو به اون رو شد
سیگاری شد،درسش افت کرد کلا و یه پسر دیگه شده بود