من عقدم
ی خاله دارم ک با شوهرش رفت کربلا
دوتا دختر دوقلوی ۹ ساله داره با ی پسر ۲۰ ساله
پسره مونده خونه خودشون
دختراش اومدن اینجا
همه جارو ریختن ب هم
خونه رو گذاشتن رو سرشون احترام ب بزرگترم ک هیچی
الانم ظهره خیر سرم اومدم نیم ساعت بخوابم بدون اینکه در بزنن اومدن تو
هر هر میخندن
دیگ نمیکشم زنگ زدم ب نامزدم بیاد دنبالم بریم بیرون
حالا نگن ماهم میایم صلوات