سلام خانمها من دیگه از این اوضاع به تنگ اومدم زندگی همش برام بد میاره سرکار با همکارهام بحثم میشه سر هیچ و پوچ و برام زیرآب میزنن از کاه کوه میسازن توی خونه با شوهرم دعوام شده و قهر کردم و همش جدایی جدایی میکنه چن روزه اونم سر هیچ وپوچ و جلوی مادرشوهرم آبروریزی کرد امشب و متاسفانه منم به خاطر دروغی که مادرشوهر در حمایت پسرش گفت با اونم دعوا کردم نمیدونم چم شده از همه فراری هستم و از خونه بدم میاد بیرون که هستم حالم خیلی خوبه توی خونه همش بحث و دعوا ،پولمون هم که بی برکت هست و واقعا از این دست میاد از اون دست میره موندم چکار کنم خیلی خسته شدم دلیلش میتونه سحر و جادو باشه خیلی به یک نفر شک دارم
سحر و جادو رو بریز دور ، همه ش افکار منفیه ..دلیل دوری از خونه تون اینه که یه چیزی داخل خونه هست که انرژی شما رو میگیره و باعث رنجش تون میشه. سعی کنین آرام باشین . افکارت رو روی کاغذ بیار هر چی تو دلته بنویس قول میدم آروم میشی و یه راه حل هایی به ذهنت خطور میکنه که مشکلت حل میشه .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میدونی چرا میگم جادو اخه یک نفر دو سه ماه پیش برام یک شال سر فروشی آورد درصورتیکه اصلا کارش فروش شال و روسری نیست گفت دختر همسایه امون کارگاه داره من آوردم واسش بفروشم منم از تو کیسه که فقط سه تا بود توش یکی را برداشتم و تعجب کردم چرا سه تا هست ولی چیزی نگفتم وبرداشتم و گفتم شماره کارت بده پول بزنم هر بار گفتم یک بهانه ای آورد و شماره کا ت را نداد
توی این دوماه خیلی حالم بد بود که شال دستم بود ازش استفاده نمیکردم ولی جنگودعوا هام با دیگران شروع شد هر جا میرفتم باهمه و شوهرم از کار بیکار شد و روابط مون کمرنگ وکمرنگتر میشد تا اینکه
اما من که به شال شک داشتمو اینکه این آدم غریبه پولش را نمیگیره رفتم پسش دادم بهزور که پس نمی گرفت اصلا و ابدا و خیلی بد باهام برخورد میکرد و هی میگفتم پولش را بگیر امتناع میکرد وبهانه میآورد خلاصه پسش دادم اما از اونروز به بعد
اما من که به شال شک داشتمو اینکه این آدم غریبه پولش را نمیگیره رفتم پسش دادم بهزور که پس نمی گرفت ا ...
حآل دلت رو با این افکار بد نکن . بریز دور همه گذشته ها رو . سعی نکن بخاطر این چیزای پوچ حال خودتو اطرافیان تو بد کنی ... اگه اوضاع بهم ریخته مطمئن باش یه چیزی درون خودت مشکل داره و کار اونجا میلنگه
حآل دلت رو با این افکار بد نکن . بریز دور همه گذشته ها رو . سعی نکن بخاطر این چیزای پوچ حال خودتو اط ...
نمی دونم واقعا موندم چکار کنم و خسته شدم ولی از بعد اون ماجرا اون آدم هر روز به بهانه ای خوراکی واسم میآورد که به دیگران نمیداد منم میدادم کس دیگه بخوره وقتی فهمید داد دست کسی شیرینی بیارن که من خوردم و متوجه شدم مال اون بوده حالام اینقدر حالم بد هست وشک دارم نمیدونم چرا در عرض سه ماه زندگیم ریخته بهم