امروز رفته بودم خرید .من چای خورم و همیشه یه مارک چای میخرم چند جا رفتم نداشت یه جا رفتم یه فروشگاه خیلی بزرگ بود خلاصه برام چای رو اورد گفت میشه ۲۵۰ قیمت جلد رو نگا کردم زده بود ۱۴۰گفتم چطور حساب کردی .میگفت قیمت قدیم😐گفتم خب ک چی قیمت قدیم میخای با نرخ جدید بفروشی .خلاصه همون ۱۴۰چای رو برداشتم ک ببرم دیدم درش چسب خورده همونجا بازش کردم دیدم چقدد از چای رو خالی کرده 🤦♀️گفتم همین الان پول و بزن به کارتم هیچ از خدا نمیترسی حالا دست و پاشو گم کرده بود گفتم زنگ میزنم بیان در مغازتو تخته کنن تا دفعه دیگ از این کارا نکنی چندین نفر هم تو مغازه بودن اومده بودن خرید کنن همه وسایل گذاشتن سر جاش رفتن بیرون .حالا اومده بود از من معذرت خواهی میکرد 😐بهش گفتم چرا از من معذرت میخای یه جای صد برابر این پولا رو پس میدی شک نکن .همون تایمی ک من داشتم خرید میکردم یه خانمی بود معلوم بود بی سواد و فقر از سر و صورتش میباررریدبخدا قسم .به اونم یه چای فروخت قبل اینکه من قیمتو ببینم فقط چهره اون زنه از جلو چشمم نمیره چقدر هم اصرار کرد ک بهم تخفیف بده و نداد حروم خور خاک بر سر.مردم ما خودشون به خودشون هم رحم نمیکنن انگار ک انصاف خیلی وقته ک مرده