نصفه شبی لخت پاشد اومد بالاسرم هی گیر داد گوشیتو یه دیقه بده منم گفتم دارم صحبت میکنم نمیتونم و اینا چون داشتم واقعا با نامزدم حرف میزدم...
تا تو اتاق رفت هی فحش داد گفت چقد گدایی و فلان
خب من واقعا رو گوشیم حساسم و دوست ندارم مسائل شخصیم با کسی درمیون بزارم