2777
2789
وسط مبحث علمی اومدم بگم تکنولوژی گفتم تلکونوژی😂😂😂 یبارم تو جنگل یه زنه بچشو آورد گفت میشه کمکش کن ...

 😂😂😂😂😂😂😂😂😂

منم وقتی کسی باهام لج میکنه یا هزاربار تکرار میکنم و نمیفهمه دلم میخاد خفش کنممممم 😂

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یک بار پدر و مادرم رفته بودن بهشت زهرا سر خاک برادرم.منم میدونستم موقع نهار بهشون گفتم خب خوش گذشت & ...

 وای عزیزممممم🤣🤣🤣

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

دیروز رفتم سرکار پسر صاحب کارم تا منو دید گفت خاله امروز بالا آوردم بابام گوزید همش شیمیایی میزنه از خنده غش کردم.مادرش کلی دعواش کرد جلو بچه ها یکم ملاحضع کنید لطفا تا آبروتون نره

❤بیخود بی جهت صلوات❤
گفت به شما علاقه مندم گفتم من قبلش به شما علاقه مند شده بودم در صورتی که بار اول دیدمش و قرار اول بو ...

 از عمد گفتی یا سوتی لفظی دادی؟ 😂😂😂😂

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

من فروشنده ام بعد اربعین سوار تاکسی شدیم با مامانم 

راننده اومد بشینه من گفتم سلام خوش اومدین😭😂🤣ینی مرده بودم 

تازه متوجه نشد بنده خدا هنگ بود 

خدا ازم بگذره🤣🤣

خُدا گواهه"صَبر"Ayatay,🤍13فروردین ۱۴۰۳،ببینیم چی در انتظاره...هرچه پیش آید خوش آید🤍خدایا شکرت📿🤍🤗
سه سال پیش شماره ی کراش اون موقعم رو داشتم بعد نمی دونستم اگه با واتساپ زنگ بزنی می زند که قبلاً زنگ ...

 وای😂😂😂

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

دیروز رفتم سرکار پسر صاحب کارم تا منو دید گفت خاله امروز بالا آوردم بابام گوزید همش شیمیایی میزنه از ...

فاعکککک🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂🤣مردم از خندههع

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

 از عمد گفتی یا سوتی لفظی دادی؟ 😂😂😂😂

نه بابا لفظی سوتی بود 

تازه موقع بلند شدن پام گیر کرد به بند بلند کیفم اومدم بیفتم طرف اومد منو بگیره مثلا و من خودمو کسیدم عقب از لبه میز نگرفته بودم با پشت میفتادم زمین 

اولین بارم بود میرفتم سر همچین قراری و به این قصد با یکی حرف میزدم یکم هول شده بودم حتی اولش  گونه هام سرخ شده بود و دستام یخ 

طرف فکر کرد مریضی چیزی شدم 

یک بار از مسافرت رفتیم خونه مادر شوهرم کیفمو گذاشتم داخل اتاقشون سر سام دخترم رفت نوار بهداشتی رو از تو کیفم یهو درآورد و می‌خواست بیاره سر سفره همه برادر های شوهرم هم بودن خلاصه من دیدم سریع رفتم تو اتاق و ازش گرفتم یهو زد زیر گریه همه گفتن پس چی شد بعد پدرشوهرم روبه روی اتاق بود و داشت نگاه می‌کرد یهو گفت هیچی نوار بهداشتی فلانی رو میخواد بیاره مامانش نمیزاره آبروم رفت🤕🤕🤕💀💀💀🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

نه بابا لفظی سوتی بود  تازه موقع بلند شدن پام گیر کرد به بند بلند کیفم اومدم بیفتم طرف اومد من ...

😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣مردممممم

خدایا من را رها نکن هرجا که تو بامن باشی آنجا برایم بهشت است💚

اینو مادرم میگفت😅

یکی از اقوام ما از اسارت جنگ آزاد شده بود بعد خونه باباش اومده بود ، این خاطره های اونجا رو میگفت ، بعد از سختی اونجا میگفت سیب ریز میدادن مثل همین سیب ها 😂😂😂😂تو دستش گرفته بود ، بعد خودش فهمید ، همشون خجالت کشیدن😅😅😅

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز