اگه میخوایید بخندید و مسخره کنید ادامه رو نخونید
سه هفته پیش یقه پیراهن شوهرم(توی عقد هستیم) رژی شده بود رژ خودمم نبود چون رژ های من همه بوی شکلات میده ازش پرسیدم گفت نمیدونم چی مالیده شده بهش دعوامون افتاد بهم گفت اگه کاری کرده بودم مطمعن باش نمیزاشتم بفهمی و بعد گفت بجای اینکه مثل بچه ها فکر کنی بزرگ فکر کن خانوم باش و مثل یک خانوم فکر کن دلم نمیخواد زنم توی زندگیم به منی ک از خودم مطمعنم شک داشته باشه قهر کردیم توی این سه هفته هرچی زنگ میزنم جواب نمیده هرچیم پیامک میدم جواب نمیده میرم خونشون هرکار میکنم باهام حرف نمیزنه پیشش میخابم از تشک میره رو زمین میخابه بغلش میکنم میگع اینقدر نچسب بعد میرم اونور میاد هیی لوپم رو میکشه فقط همین، خوب بود ولی بعد اینکه گفتم یقه پیرهنت رژیه از اون به بعد اینطوری شد بنظرتون چیکار کنم؟ پشیمونم اون حرفو بهش زدم حتی به خودشم گفتم ولی آشتی نمیکنه نه جواب زنگ نه جواب پیامک میده خونشونم میرم اصن بام حرف نمیزنه