۱۳ ساله ازدواج کردیم
اوایل خوب بود
دوتا بچه آوردم ،یهو عوض شد به لحاظ عقیده شد یه آدم دیگه ، جوری که منو بخاطر عقایدی که قبول داشت اولا شکنجه ها کرده،
خانوادشم خیلیییی منو اذیت کردن
بیستوچهار ساعت به من میگه بی عرضه جدا شو ....
با وجود اینا من بخاطر بچه هام راضی به طلاق نبودم
من مریضیهای مختلف جسمی گرفتم کنارش، هر روز صبح با دیدنش اسهال شدید میشم از استرس، ابدا کنارش خوشحال نیستم، عصبیه و فحش میده ، با زمین زیرپای خودشم درگیره
یکبار مشاوره رفتیم همون جلسه اول به من گفت یا تحملش کن یا هرچه زودتر جدا شو تا شرایطت بدتر نشده
منو برد پای طلاق ولی من کوتاه نیومدم
الانم کاملا سررررد
من اجازه ی خرج کردن هزارتومن سرخود ندارم، هیچچچچ آزادی عملی به من نمیده ، هروقت پول نداره به من فحش میده و به اعتقاداتی که منم بخاطر زندگی کنار گذاشتم ولی باز ول نمیکنه
من امسال شاغل شدم
و دارم با خودم فکر می کنم فکر می کنم که فقط اندازه ی رهن یه خونه ازش بگیرم و توافقی تمومش کنم دیگه
بچه ها من با دیدنش تموم تن و بدنم میلرزه، تهوع میگیرم و سریع اسهال میشم 😭😭😭😭😭
می تونم کار کنم و خرج خودمو بدم، بچه ها هم با نفقه میتونم نگه دارم ولی اگرم خواست ببره.وقتایی که از من عصبیه سر بچه هام خالی میکنه حتی میزنتشون
چیکار کنم؟ شرط کنم که بچه هارو به جا مهریه بده خرجیشونم بده تمومش کنیم؟؟؟؟
ما سه تا رو مریض کرده پسر بزرگم ده سالشه مث بید میلرزه از دیدن پدرش🥺🥺🥺