2777
2789
عنوان

زندگی آرام

109 بازدید | 5 پست

من چند تا اتفاق تلخ توی زندگیم گذروندم که بعد از اونها هیچ وقت آدم سابق نشدم، به سختی از اون اتفاق ها گذشتم و به زندگی برگشتم...خیلی سال گذشته. 

اما مخصوصا چند سال اخیر خیلی دور و بر خودم رو خلوت کردم.. با اکثر اطرافیانم طبق اصول خاص خودم برخورد دارم، کاملا محترمانه و اتفاقا خیلی بیشتر از همیشه احترام دریافت می کنم. 

دوستانم رو دوس دارم و دوس دارم هر زمان بخوام کنارم باشند، اما حوصله حضور پررنگ و دائمشون رو ندارم، خیلی ازشون دور شدم..و خب حق میدم که من هم برای اونها کمرنگ شده باشم. 

معمولا از جزئیات زندگیم با کسی حرف نمی زنم، از مشکلات احتمالی همینطور. 

البته شاغل هم هستم و با کسانی که مدام همو می بینیم کاملا راحتم.

اینطور تمرکزم روی زندگیم بیشتره و اکثر اوقات از این رویه لذت می برم. 

این روحیات حاصل تلاشم برای گذشتن از اون تلخی ها هست، میدونم خودم. 


اما فکر می کنم دارم زیادی توی تنهایی فرق میشم.. نمیدونم خوبه یا بد؟! 

و اینکه توی جمع ها و مراسمات مثل قبل با دیگران حرف و یا بگو بخند ندارم گاهی اذیتم می کنه!  


مثل قبل برای چیزی هیجان زده نمیشم ! 

گاهی عمیقا باور می کنم که احساسات قلبی از وجودم رخت بستن و هرچه مانده احساس وظیفه، اعتقاد به انجام کار درست و نهایتا وابستگی (و نه دلبستگی) هست. 


چند سال قبل چند جلسه مشاوره رفتم که حقیقتا حاصلی نداشت! 

و حالا هم که خودم تو دارتر و برای انتخاب مشاور سخت گیر تر از قبل شدم.. 

آیا واقعا مشاور لازمم؟ یا اینکه باز هم خودم برای به تعادل رسوندن شرایطم تلاش کنم؟ 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چند وقته بیشتر از قبل به دورن خودم نگاه می کنم!  فهمیده بودم که اون دوران تلخ اف سرده شده بودم ...

نه عمیق نیست، همین که توان شاغل بودن و ارتباط با بقیه هر چند محدود را دارید، نشون میده افسردگی حاد نیست.

ورزش مرتب می تونه خیلی خیلی کمکتون کنه....

 به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم 
نه عمیق نیست، همین که توان شاغل بودن و ارتباط با بقیه هر چند محدود را دارید، نشون میده افسردگی حاد ن ...

ممنونم. 

افسردگی حاد نیست اما حدس می زنم پای مشکلات دیگری هم در میان باشه.

به هر حال من از خلوتی دور خودم لذت می برم، ناراحتی ام از اینه اون ارتباط عمیق اما محدود به درستی شکل نمی گیره که البته به اطرافیان حق میدم. 

ممنونم.  افسردگی حاد نیست اما حدس می زنم پای مشکلات دیگری هم در میان باشه. به هر حال من از خل ...


گاهی آدم نا خودآگاه و به دلایل مختلف از صمیمی شدن یا نزدیک شدن به دیگران می ترسه و کاملا ناخودآگاه این اجازه نزدیک شدن را به دیگران هم نمیده...به نظرم یک روانکاو خوب می تونه کمک کنه که متوجه بشین این عامل یا ترس درونی از کجا منشا میگیره....همین آگاهی خودش تا حد زیادی به حل مشکل کمک می کنه

 به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792