سلام بچه ها حالم داغونه ها کل امروزو داشتم گریه میکردم جریان اینه که من برای دندانم که خراب شده بود رفتم دندانپزشکی و این آقا رو دیدم و خیلی مهربون برخورد میکرد اصلا فکر نمیکردم نظر داره بهم بعد از چند جلسه بهم گفت از من خوشش اومده و قبلا زن داشته جدا شده و اصالتا کورده خلاصه بماند من شوک شدم کلا چون کلا ریخت و قیافه ندارم ابروم رو هم برنداشتم اصلا یه وضعی نمیدونم از چی من خوشش اومده من اون لحظه فوری گفتم نه و خانواده هم ناراضی هستن ولی خودمونيم یکم ازش خوشم میاد به نظرتون بیشتر باهاش آشنا بشم؟
ای کاش هیچ وقت همو نمیدیدیم