دیشب خیلی ناراحت بودم حس میکردم قلبمم داشت کم کم درد میکرد ولی خوابیدم هر نیمساعت یبار از درد قلبم بیدار میشیدم الان اومدم نشستم تو حیات از درد قلبم حتی دسته چپمم از قلبم درد میکنه خیلی درد میکنه ضربان قلبمو گرفتم ۴۸ بود چکار کنم نمیتونم برم بیمارستان حالم خوب نیست ۲۲سالمه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙