بچها یه خواستگار دارم ۳۶سالشه خودم۲۶لیسانسه راننده ماشین سنگینه وضع مالیشم تقریبا خوبه خانواده خیلی خوبی داره ولی اصلا به دلم ننشسته قرار شد یه مدت باهم صحبت کنیم گفتم شاید بهش علاقه مند شم چند روز پیش زنگ زد یکم صحبت کردیم ولی داشتم خفه میشدم 🥲نمی‌دونم چیکار کنم؟روم نمیشه ودلمم میسوزه یکم واسش ک بگم دوست ندارم باهات ازدواج کنم
رو دلسوزی میخوایی ازدواج کنی بدبخت بشی؟؟؟
بهم بگید چیکار کنم ادامه بدم ممکنه بهش علاقه پیدا کنم؟؟؟یا اینکه ردش کنم بره آخه دوسه ماهی گفتم وقت میخوام ب این زودی بخوام ردش کنم مطمعنم ناراحت میشه
هنوز دو دلی.. تاپیکت قبلی ات و یادمه، به دلت نیست، بگو نه و خلاص
روت نمیشه چیه. فردا بری تو زندگی مگه راه برگشت داری. یه عمر بی علاقگی و سردی ادمو میکشه خییییلی طاقت فرساست
یاد دوستم افتادم یه خواستگار داشت بنده خدا اهنگ میساخت واسه دوستم دوستم حالش ازش بهم میخوزد
مشخص کن زودتر تکلیفشو هر چی بگذره فکر می‌کنه به دلت نشسته
دوره آشناییو طولانی کن
مشاوره پیش از ازدواج برو
خودت تنهایی هم مشاوره برو تکلیفتو مشخص کن
ببین ازدواج، شوخی و بازی نیست. اگر به دلت ننشسته، بگو نه.
از هر چی شوهرو ازدواجه متنفرم لعنت به هر چی مرده لعنت به هر چی ازدواجخ
نمی‌دونم چیکار کنم 😑😑گفت یکی دوماه بهم فرصت بده
فقط یبار صحبت کردی باهاش؟خب چنبار برو بیرون با اجازه خانواده اگه بقیه موارد اوکی یکم باهاش وقت بگذرون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
