سلام با ی آقایی در حال آشنا شدیم بعد من خیلی حسودم و میگم هرجا میری منو با خبر کن بعد اگ خدا بخواد فردا راهی کربلا میش خودشم با منگرم حرف میزنه دیروز بعد ۶ ساعت بهش پیام دادم اینا گفت ک رفتن خونه داییش منم ناراحت بودم ک چرا پیام نمیدی اونمگفت اعصابم خرابه پاسپورتم رو گم کردم و اینا بعد یکم حرف میزدیم هعی میرفت بعد ناراحت ک میشم میگی اول گوش کن ببین چی میگم بعد قضاوت کن ب من میگ شکاکی اینا بخاطر اینک بهش گفتم با کس دیگه ای حرف میزنی دیر سین میکنی گفت ن کنار داییم اینایی نمیخوام بی احترامی کنم حرفش رو گوش میکنم یعنی من الان زیادی حساسم بنظرتون
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خیلی زیاده روی کردی عزیزم.شماتو مرحله ی شناختین.متاسفانه خودتو بدنشون دادی.یه کم راحتش بذار
اره از این ب بعد تلاشمو میکنم زیاد ب رو نیارم الانم میبینم حق با اونه مثلا شب بهم گفت کار داره ببخش اینا من با سردی گفتم باش شب بخیر انگار دست خودم نیست این حرفارو ک میگم