همسرم معتاده یه چندباری به روش های مختلف ترکش دادیم ولی بازم رفت سمتش
امروز مادرشوهرم اومده میگه خودم میبرمش ترکش میدم و نمیذارم از پیشم تکون بخوره تو نمیتونی مواظبش باشی
اینم بگم بچه من هر جوری که مواظبش باشم بازم میره سمتش
واقعا موندم که منو و بچه هامو بدبخت کردن بعد زبونشون هم درازه
دلمو شکست ، من این همه غصه خورد از زندگیم زد
شدم بادیگارد ولی این دستمزدمه ......