2777
2789
عنوان

خیلی بی کسم

82 بازدید | 0 پست

پدرومادرم همیشه فکرپسراشون بودن شغل شوهرم ماشین سنگینه که شانس من همش خرابه برای خریدوسیله بایدیه شهرنزدیک مشهدمیرفتیم که شوهرم گفت باماشین داداشت بریم حالاشایدمشهدم رفتیم که من خیلی ارزودارم برم مشهدشوهرم هم خیلی توهمه چی کمک به داداشم وقتی خواستیم ماشین روببریم کلی ناراحتی دراوردوپدرم هم گفت نبایدبری مشهدفقط برواون شهروسیله روبخربیارخونوادم راضی نشدن مشهدبرم خیلی دلم شکست ماوقتی برادرم نیازشه داروندارزندگیم رودراختیارش میزاریم هرچقدرمیلیون پول بخوادصدمیلیون دویست میلیون ولی برای سه روزرفتن باماشینشون ناراحتی دراوردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792