۲۰ سالمه پدرم فوت شده
۱۷ بودم منو شوهر دادن بعد ازدواج و عروسی فهمیدم معتاده خیانت میکرد بعد دوماه از عروسی همه چیو بخشیدم و. جدا شدم
تحت کمیته امداد شدم و خونه مادرم هستم خرج خورد و خوراک رو میدن ولی خرج های شخصی از پول کمیته ک هر ماه میریزه و فقط ۶۰۰ هس
ازدواج ک کرده بودم وام ازدواج گرفتم و دست ضامنم دادم قسطارو ضامن میده وقتی تموم شه پولمو میده 🙂۷ ماهه با یه پسر دوس شدم واسه ازدواج ب خانوادش گفت اما خانوادش بشدت اختلاف کردن جوری ک میخاستن بیان در خونم و ابروریزی کنن چون من مطلقه هستم و مادرش اومد گفت دیگ ب پسرم پیام ندی 🙂
اما الان یواشکی در ارتباطیم....
چن ماه پیش کمیته یه وام داد واسه اشتغال زایی
۱۰۰ م
دوتا ضامن میخاست یک ضامن ۱۰ م پول گرفت اومد ضمانت کرد
یکی دیگه هم اقوام بود اومد
خلاصه یه مغازه پوشاک زدم ۲۰ ت خرج شد و ۷۰ ت موند
این بقیه پول دادم ک خواهرم گفت لازم دارم قسطات رو میریزم خودم
منو مامانم هر روز بحث داریم همش منت میزاره ک ت شغل نداری
تو پول واسه خونه نمیاری
ت خرج خونه رو نمیدی
تو مطلقه ای ت بیوه ای 🙃
هر روز دارن منو میکشن
دیشب بحث شد منم ب مامانم گفتم دخترت بگو پولمو بده گفت پولتو میدیم اما میریم کمیته مدارک ضامن هارو میگیریم و میگیم بقیه پولت مونده و خرج مغازه نکردی
از خونه هم باید بری تازه مدرک نداری ک پولتو بدیم اصلا پول دست ما نداری
گفتم ارثمو بدین میرم
خلاصه انقد بحث کردیم از خونه اومدم رفتم کافی شاپ تا ساعت ۱۰ شب
اومدم خونه بهم میگه ت هرزه ای معلوم نیس کجا رفتی 🙂🙂
خیلی خستم
دلم میخاد برم اما نه پول دارم ن خونه ای..
همه چی خراب شدن رو سرم
توروخدا یه راهنمایی کنین
من خیلی دارم اذیت میشم
دارم ب خودکشی فک میکنم