منظورم هرچیزی و توی هرسنی نیست.
ولی وقتی دختر ۲۴ ۲۵ سالتون آرزوشه سفر تنهایی رو تجربه کنه، یه شب تا ۱۲ با دوستاش بیرون باشه،رانندگی کنه خودش و...با این تصور که اون دختره نه پسر که از عهده ش بربیاد محدودش نکنید.راهنماییش کنید ولی محدود به این چیزها نه.نذارید فکر کنه چون دختره اجازع نمیدید که تنها بره بیرون...آره جامعه خطرناکه و شماهم به دهترتون اعتماد دارید و از جامعه میترسید ولی تا کی؟ حتما باید ازدواج کنه تا بتونه این کارارو انجان بده؟
خواهر من مشکل اینکه وقتی هم ازدواج کرد عن آقا نمیزاره این کارا رو بکنه آسایش نداریم ما دخترا که کلا محدودیم
دقیقاربعد میگن چرا زود ازدواج کردی دیگه نمیدونن خانوادهذها آدم محدود میکنن نمیزارن رنگ لباستم خودت انتخاب کنی
من موندم یعنی پدرو مادرا از اون کاری که میترسن سر دخترشون ساعت ده شب پیش بیاد ساعت ده صبح نمیشه اون اتفاق رابطه اینجور چیزا پیش بیاد ؟ حالا دوازده نه بعضی خانواده ها میگن آفتاب غروب نکرده خونه باشی خب اون کاری که میترسید سر دخترتون بیاد صبح هم میشه
اره اونم تو ذهنم بود که اگه خدایی نکرده آدم با یه آدم نادرست ازدواج کنه...
ببین خانواده هامون خوبن دوستمون دارن ولی مشکل اینجاست این دوست داشتن و نگرانی بیش از حد باعث میشه مارو محدود کنن تا به وقت اتفاقی برامون نیفته.
البته هستن خانواده هایی که به خاطر حرف مردم کلا...
