در رابطه با تاپیکی که خانم مطلقه زدن با اینکه متاهلم چیزی پیش اومد

اخه خیلی فوش میده 

خجالت میکشم همسایه ها بشنون

بعدم وقتی داد میزنه هم خودم خیییلی استرس میگیرم هم بچه ها

فریاد عادی نه ها 

یبار سال اول دعوا شد خوبه همسایه ها رفتن ازین خونه 

یکیشون میخواسته زنگ بزنه پلیس

میگف پشت در گریه م گرفته از ترس

یکیشون میگف شوهرم بهم گفته تو یه همچین شوهری میخای 

عربده آدم نیس هرچی هس

خدا اون بالا شاهده یه جوووری نعره می‌زد 

یه جوری نعره میزد بچه هام دندوناشون بهم میزدن 

یهو سه تامون زدیم زیر گریه 

دوباره یادم افتاد 

اشکام سرازیر شد 

چه کارا که باما نکرد😭😭😭😭

عزیزم من حالم خییلی بده الان 

نشستم به گریه😔😔😔😔

دوباره یاد عوضی بازی‌اش افتادم 

و بچه هام که عین موش کز کرده بودن

اگه انجام ندم اونم انجام نمیده 

اوموقه که بچه نداشتیم کولر سوخت من از گرما خودمو با آب پاش خیس آب یخ میکردم سه هفته من از گرما هلاک شده بودم

چرا به خانوادم نگفتم😭😭😭😭😭

ببخشید که نمیگم کجا🙏🙏🙏

کارمندم عزیزم

ازش میترسم

فقط،از دیونه بازیاش 

یبار قهر کردم اومددنبالم گف دلم واسه بچه ها تنگ شده اوموقه بچه ها نوزاد بودن.گف  بده بغلشون کنم پدرم یکی از قلها رو نداد

یکیشونو برداشت شروع کرد به بوسیدن و بغلش کردو زد زیر گریه و از ما دور شد 

منم استرس گرفته بودم شروع کردم به گشتن دیدم نیس 

عین دیوونه ها میدوییدم و گریه میکردم 

همه مون کل پارک گشتیم 

بعد نیم ساعت با چشاسرخ اومد بچه رو داد رفت 

بعدا گفت رفتم رو پل هوایی میخواستم با بچه بپرم پایین!!!!!!😰

همه همینو میگن

نمیدونم چرا اینقد احمقم و اعتماد به نفسم ضعیییف

اون سری برای اینکه تهدیدم کنه 

گف اگه فلان کار نکنی آبرو ریزی میکنم

تو چشمش نگاه کردم گفتم به تو هیچ ربطی نداره 

هرکار میخای بکن زنگ زد واقعا آبرو ریزی کرد😭

آره یکماه پیش سرکار با یکی بحثش شده یارو فوش داده اینم مشت زده تو صورتش و درگیر شدن