سلام بنده ی دختر 21ساله هستم 15سالم بود مامانم بزور منو شوهر داد شوهرمم پسر عممه و پسر عمو مامانم اون خودش منو میخواست زور کسی نبود بعد من با مادرشوهرم تو ی ساختمان و غذامون یکیه و سه تا خواهر شوهر و یک پدر شوهر دارم که خیلی خیلی بداخلاقی شوهرم یک سال پیش بهم گفت بچه بیار من هی کش دادم چون اصلا درک نمیکنه میخواست حرف حرف خودش باشه خودشم از ی طرف فکر میکنه من چون اونو نمیخوام بچه نمیارم سن اونم کمه24سالشه خیلی تو گوشش خوندن بچه بیار اما من سنم کم بود خودش دلش نیومد الانم بهش میگم برم بیوفتم دنبال کارش شیش ماه طول میکشه فکر میکنه من دورغ میگم نمیدونم چی بهش بگم که منو درک کنه میشه کمکم کنید راه کار بدید و اینکه نمیتونم بهش بگم بریم مشاوره چون قاطی میکنه